سفارش تبلیغ
صبا ویژن


تاریخ : چهارشنبه 95/9/3 | 11:16 عصر | نویسنده : م.شمس

 

مراجعت به اردبیل‏

کثرت فعالیتهاى علمى، تبلیغى، فرهنگى و سیاسى باعث گردید که در ماه رمضان سال 1338 ،ضعف و بیمارى بر ایشان غلبه یابد که پس از مراجعات مکرر به پزشکان، تغیر محل سکونت و کاستن از فشار کار به معظم له توصیه گردید و در پى آن ناگزیر در سال 1339 به منظور گذراندن ایام تعطیلات تابستانى قم را به قصد اردبیل ترک فرمودند. پس از ورود به اردبیل، در تابستان همان سال در مسجد مرحوم حاج میر صالح، مجالس وعظ و تبلیغ تشکیل داده و نسبت به تجدید بنا و تعمیر مدرسه ملاابراهیم که در جوار این مسجد قرار داشت، اقدام کردند. با تمام شدن فصل تابستان، علیرغم میل شدید باطنى معظم له جهت بازگشت به قم، اصرار علماء و مردم اردبیل باعث شد که ایشان تا پایان همان سال به طور موقت در اردبیل بمانند، ولى نیمه‏کاره ماندن بسیارى از کارهایى که توسط ایشان آغاز شده بود، باعث شد که این اقامت موقت به درازا انجامیده تا سال 1347 ادامه یابد. به جهت طولانى شدن مدت اقامت ایشان در اردبیل، مناسب است شمه‏اى از فعالیتهاى این دوره زمانى را بیان نماییم.

اقامت و فعالیت در تهران‏

حضرت آیت ا... العظمى‏ موسوى اردبیلى در تابستان 1347 در خیابان نصرت فراهم شد و علیرغم مخالفت شدید دوستان و همشهریان با اقامت ایشان در تهران، پس از تهیه مسکن، خانواده ایشان نیز از اردبیل به تهران مهاجرت کردند.

پس از اقامت در تهران، گذشته از اقامه نماز جماعت و ایراد سخنرانى در مسجد نصرت تدریس خارج فقه (کتاب خمس) و جلد اول اسفار را براى برخى طلاب جوان و مستعد، آغاز نمودند وعلاوه بر آن، حلقه بحث فلسفى را نیز با برخى از دوستان همفکر خویش تشکیل دادند و پس از چند صباحى با همکارى و همفکرى بعضى از دوستان دیگر مانند شهید آیت ا... بهشتى، شهید آیت ا... مطهرى، شهید حجةالاسلام مفتح و برخى دیگر، تحقیق در علوم قرآن را به صورتى جدى آغاز نمودند.

پژوهش عمیق در علوم قرآن نیازمند مکان مناسب و نیز کتابخانه‏اى غنى بود. براى این منظور محلى در جوار مسجد امیرالمؤمنین‏ علیه‌السلام تهیه شد و در آنجا، کتابخانه‏اى اختصاصى جهت استفاده تحقیقاتى تاسیس گردید. علاوه بر آن، جلسات تفسیر قرآن پس از اقامه نماز مغرب و عشاء، به طور مرتب در مسجد امیرالمؤمنین‏علیه السلام توسط معظم له برگزار مى‏شد. با توجه به تفکرات الحادى که در آن زمان در ایران شایع و رایج بود، ضرورت تأسیس مرکزى جهت برگزارى جلسات سخنرانى، کلاسهاى تبیین و بررسى معارف دینى و مسائل عقیدتى و فرهنگى، روز به روز بیشتر احساس مى‏شد. به همین منظور، مسجد و کانون توحید توسط ایشان در خیابان پرچم احداث گردید که کلاسهاى متعددى توسط سخنرانان و متفکران مذهبى ایران در آنجا برگزار شد.

بعلاوه، در راستاى همین اهداف، مدارس راهنمایى و دبیرستان مفید را نیز در تهران احداث فرمودند که هنوز هم تمام این مراکز به فعالیت خود ادامه مى‏دهند. همه این مراکز تحت پوشش موسسه‏اى به نام موسسه خیریه مکتب امیرالمؤمنین‏علیه السلام قرار داشت. این فعالیت‌ها تا 1357 ه" ش ادامه داشت.

موسوی اردبیلی

1- فعالیتهاى علمى و فرهنگى‏

تدریس خارج فقه و اصول، تدریس جلد اول منظومه براى طلاب و روحانیان، تدریس کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم، سلسله بحثهاى تکامل، فلسفه تاریخ، و دیگر مباحث مهم فلسفى ضرورى براى دانشجویان، برگزارى جلسات تفسیر براى نمازگزارانى که به مسجد مى‏آمدند، بحث و گفتگو پیرامون مبانى فلسفى و تحقیق در مسائل علوم قرآنى با گروههاى مختلف از متفکران، از جمله اشتغالات علمى و فرهنگى ایشان در مدت اقامت در تهران بود. دامنه این فعالیتها به حدى گسترش یافت که حساسیت رژیم را برانگیخت و در نهایت با یورش ماموران ساواک به مرکز تحقیقات، کلیه وسایل و دستگاههاى آنجا به یغما رفت و کتابخانه نیز تاراج شد به گونه‏اى که فیش‌ها و یادداشت‌هاى محققین شاغل در مؤسسه را غارت نموده و مرکز را به تعطیلى کشاندند.

 

2- تأسیس مؤسسه خیریه مکتب امیرالمؤمنین‏علیه السلام

در سال 1348 جهت منسجم کردن اقدامات فرهنگى، معظم له به همراه تنى چند از دوستان، مؤسسه خیریه مکتب امیرالمؤمنین‏علیه السلام را تأسیس کردند که به لطف خداوند از بدو تأسیس تا کنون، منشاء خدمات زیادى شده است به گونه‏اى که 3 باب مسجد، یک مرکز فرهنگى، 4 مدرسه راهنمائى و دبیرستان و دانشگاه، تا کنون توسط این موسسه تأسیس شده و در حال فعالیت هستند. در دهه اول انقلاب، یعنى از سال 1357 تا سال 1368 ،به دلیل شرائط خاص کشور، تحولى در زندگى معظم له پیش آمد به گونه‏اى که ناچار شدند اوقات فعالیت خود را به دو بخش مستقل و جدا از هم تقسیم نمایند؛ بخش اول آن را اشتغالات علمى و فرهنگى و بخش دوم آن را مسائل سیاسى، حکومتى و اجرائى تشکیل مى‏داد. چنانکه گفتیم در این نوشتار، تنها به بخش اول مى‏پردازیم چرا که بخش دوم نیازمند بحث مفصلى است که از حوصله این مختصر خارج است و فرصت دیگرى را مى‏طلبد.

3- فعالیتهاى علمى و فرهنگى در دهه اول انقلاب‏

در طى یازده سال اول انقلاب، اشتغالات علمى و فرهنگى معظم له روند و وضع دیگرى پیدا کرد. از جمله اشتغالات جدید ایشان، تدوین قوانین کیفرى، جزائى و حقوقى دادگسترى و انطباق آنها با موازین شرع و فقه اسلامى بود. با توجه به اینکه پاره‏اى از قوانین موضوعه قبل از انقلاب به ویژه قانون مجازات عمومى برگرفته از قوانین اروپائى بود، چنین کار گسترده و وسیعى نیازمند صرف وقت فراوانى بود. براى این منظور کمیسیونى از فقهاء و حقوق‏دانان تشکیل شد و با همکارى دوستان متفکر و اندیشمند، این مهم به انجام رسید و در نهایت قوانین جدید به صورت مدون و منقح و مطابق با شرع، تنظیم و ارائه گردید. بدیهى است این امر حسب ضرورت و به منظور تدوین قوانین و مقررات منطبق با شرع صورت گرفت و این هرگز بدان معنى نیست که آن قانون از جامعیت و کمال برخوردار بوده و فاقد هرگونه نقصانى است بلکه ممکن است نیازمند بازنگرى مجدد باشد. از طرف دیگر گاهى مسائلى در محاکم پیش مى‏آمد که در قوانین مدونه پیش‏بینى نشده بود و قاضى نیز نمى‏توانست، حکم مسئله را از قوانین موجود استخراج نماید. وانگهى اصل 167 قانون اساسى، قاضى را موظف نموده است که کوشش کند حکم هر دعوا را در قوانین مدونه بیابد و اگر نیافت، با استناد به منابع معتبر اسلامى یا فتاوى معتبر، حکم قضیه را صادر نماید و بدیهى است تمامى قضات به آسانى از عهده این مهم بر نمى‏آیند، خصوصا در مسائل مستحدثه و نوپیدا که در متون و منابع معتبر فقهى نیز حکم روشنى پیرامون آنها وجود ندارد.

در چنین مواردى راهنمائى و استخراج احکام شرعى مسائل مستحدثه قضائى، از دیگر اشتغالات مهم ایشان بود. یکى دیگر از مشکلات قوه قضائیه، جایگزینى قضات بازنشسته و تصفیه شده با قضات جدید بود که غالبا آشنایى زیادى با کارهاى ادارى نداشتند. با توجه به اینکه شرط قضاوت از نظر شرع مقدس اسلام، رسیدن به درجه اجتهاد در مبانى فقهى است، ضرورى بود که از فضلاء اهل علم و طلاب حوزه براى قضاوت استفاده شود، ولى با توجه به اینکه در حوزه علمیة قم و نجف، آقایان مدرسین بیشتر کتابهاى عبادات مانند کتاب صلاة و کتاب صوم را تدریس مى‏نمودند و تدریس کتاب‏هاى قضا، حدود، دیات و قصاص، در حوزه‏ها چندان معمول نبود، کسانى که متعهد بودند در قوه قضائیه کار بکنند، اکثرا با مسائل قضا آشنا نبودند.

از طرف دیگر آنچه در کتب قضا نوشته شده است، تناسب چندانى با اوضاع اجتماعى جوامع امروزى ندارد. همه این عوامل دست به دست هم داده و مشکلات حادى را براى قوه قضائیه به بار آورده بودند. براى حل این دو مشکل به طور همزمان، معظم له تدریس یک دوره خارج کتاب قضا را براى قضات آغاز کردند و همزمان، کتاب فقه‏القضا را به رشته تحریر در آوردند و در آن مسائل جدیدى را که در متون فقهى سابق وجود نداشت ولى پیدایش آنها در جوامع فعلى اقتضاى فهم احکام شرعى آنها را دارد، مورد بحث و بررسى قرار دادند. فعالیت علمى دیگر ایشان، بحث و بررسى علمى و فقهى، پیرامون مسائل مهم اقتصادى از قبیل امور بانکى و پولى، معاملات جارى کشور، نظام اقتصادى حاکم بر آن و... بود که به شدت مورد نیاز جمهورى نوپاى اسلامى بود و قبل از آن هیچ کار گسترده اجرائى در زمینه آن انجام نگرفته بود. در این مسیر مطالعات گسترده‏اى در خصوص نظام اقتصاد آزاد و اقتصاد سوسیالیستى و مقایسه آنها با نظام اقتصاد اسلامى توسط معظم‏له صورت گرفت و نتایج آنها مکتوب شده است.

 موسوی اردبیلی

هجرت مجدد به قم‏

چهار دهم خرداد 1368 ه" ش حضرت امام خمینی رحمه الله رحلت فرمودند. پس از این حادثه، حضرت آیت ا... العظمى‏ موسوى اردبیلى که در دوران حیات حضرت امام رحمه الله بارها تقاضاى کناره‏گیرى از مسئولیتها و پرداختن به اشتغالات علمى را از ایشان نموده و پاسخ منفى شنیده بودند، در شهریور همان سال به قم هجرت نمودند و اشتغالات جدیدى را به شرح زیر آغاز کردند:

1- تدریس و بحث و تحقیق‏

ایشان از ابتداى اقامت مجدد در شهر مقدس قم، آغاز به تدریس خارج فقه و اصول نمودند که در این مدت (تا سال 1379) یک دوره خارج اصول و نیز یک دوره فقه جزائى اسلام شامل قضاء، حدود، قصاص، دیات و شهادات را تدریس نموده و آنها را به رشته تحریر در آورده‏اند که تا کنون کتابهاى فقه‏القضاء، فقه الحدود و التعزیرات، فقه الدیات و فقه‏القصاص منتشر شده و کتاب فقه الشهادات آماده طبع مى‏باشد. همچنین در این مدت در ایام تعطیل حوزه علمیه قم، اقدام به تدریس کتاب شرکت و مباحث اجتهاد و تقلید و بیمه فرمودند که از آن میان کتاب فقه الشرکة و کتاب التأمین در یک جلد به طبع رسیده است. پس از پایان بردن مباحث مهم کیفرى، تدریس مباحث حقوقى و مدنى اسلام را در دستور کار خویش قرار دادند که به جهت اهمیّت مضاربه و ابتلاء شدید جامعه به آن، آن را در اولویت قرار داده و تدریس آن را به پایان رساندند که انشاء الله به زودى به زیور طبع آراسته خواهد شد و در حال حاضر نیز مشغول به تدریس کتاب بیع مى‏باشند.

2- تأسیس و اداره دانشگاه (دارالعلم) مفید

حضرت آیت ا... العظمى‏ موسوى اردبیلى، از دورانى که در قم مشغول تحصیل بودند، مانند هر طلبه و محصل درد آشنایى در مورد نواقص حوزه مى‏اندیشیدند و آرزو داشتند روزى فرا برسد که این نواقص از حوزه بر طرف بشود. یکى از مهمترین نواقص حوزه این است که برنامه درسى آن همان برنامه سابق بوده و هیچ تحول و تغییرى در آن ایجاد نشده است؛ لذا احکام مسائل جدیدى که در اثر تحولات جوامع و زندگى انسانها بوجود آمده است، در این کتابها یافت نمى‏شود و یا بحث کافى در مورد آنها نشده است. مسائل مهم دانش حقوق بویژه حقوق بین‏الملل همچون احکام مرزها، صلاحیتها، دریاها و مناطق تحت حاکمیت کشورها؛ مقاوله نامه‏ها و میثاقهاى بین‏المللى؛ تابعیتها؛ همچنین مسائل اقتصادى از قبیل بانک، بانکدارى بدون ربا، بیمه، پول، و ...؛ و نیز مسائل حکومتى و سیاسى و بحث و بررسى فقهى پیرامون نهادهاى اجتماعى جدید چون قواى سه‏گانه، و همچنین علومى مانند جامعه‏شناسى، فلسفه و کلام جدید، علوم سیاسى و ... به شکل آکادمیک و امروزین آنها، در حوزه‏ها مورد بحث و بررسى کامل قرار نگرفته و علیرغم نیاز شدید جوامع اسلامى به آنها، هنوز هم خلأهاى فراوانى در این زمینه به چشم مى‏خورد. از طرف دیگر طبیعى است که اداره حکومت اسلامى نیازمند متخصصین متعهدى است که علاوه بر آشنایى کامل با علوم حوزوى، با علوم جدید نیز آشنایى کامل داشته و از توانایى کافى جهت پاسخگویى به مسائل جدید و بیان دیدگاه اسلام در مسائل مطروحه برخوردار باشند.

براى حل این مشکلات و نواقص و رفع آنها، هنگامى که ایشان تصمیم به اقامت مجدد در قم گرفتند، اقدام به تأسیس مؤسسه‏اى به نام دانشگاه‏علوم‏انسانى (دارالعلم) مفید نمودند. هدف از تأسیس این دانشگاه این است که علوم مورد نظر اسلام، یعنى علوم انسانى در آنجا تدریس شود و نظرات اسلام نیز در ردیف نظرات سایر مکاتب مورد بحث و بررسى قرار گیرد. در حال حاضر رشته‏هاى حقوق، اقتصاد، فلسفه، علوم سیاسى و علوم قرآن در این مؤسسه در سطح کارشناسى و کارشناسى ارشد تدریس مى‏گردد و در نظر است مقطع دکترى نیز در دانشگاه ایجاد شده و افزون بر آن به تعداد رشته‏هاى تحصیلى نیز اضافه گردد. اینک قریب به ششصد دانشجو در این دانشگاه مطابق مقررات آموزش عالى کشور به تحصیل اشتغال دارند و همزمان به طور مستقل به تحصیلات و پژوهشهاى عالى حوزوى نیز مى‏پردازند. شرط ورود طلاب به این مرکز علمى، اتمام شرح لمعه و اصول مظفر و داشتن مدرک دیپلم و قبولى در کنکور سراسرى است. بعلاوه دانشجویان ورودى ملزم هستند که پس از ورود به این مؤسسه علاوه بر تحصیل دانشگاهى، تحصیل دروس حوزوى را نیز ادامه دهند.

 

فهرست تألیفات‏

1 - فقه القضاء جلد 1 - جلد 2
2 - فقه الحدود والتعزیرات‏جلد 1 - جلد 2 - جلد 3 - جلد 4
3 - فقه الدیات‏
4 - فقه القصاص‏
5 - فقه الشرکة والتأمین‏
6 - فقه المضاربة
7 - فقه الشهادات (تحت طبع)
8 - حاشیه بر خیارات مکاسب (مخطوط)
9 - یک دوره کامل اصول فقه (مخطوط)
10 - تقریرات دروس آیات عظام حکیم و خوئى» در فقه و اصول (مخطوط)
11 - الرسائل الفقهیة (مشتمل بر بحثهاى: ربا، تلقیح مصنوعى، ذبیحه اهل کتاب،...)، مخطوط
12 - مقالاتى در تفسیر قرآن‏
13 - اخلاق (تدریس در دانشگاه مفید)، مخطوط
14 - چهار جلد اقتصاد (مخطوط)
15 - یک دوره اقتصاد اسلامى بر اساس کتاب و سنت (مخطوط)
16 - جمال ابهى (در رد بهائیت)
17 - رساله عملیه‏
18 - مناسک حج‏
19 - نهج الرشاد (رساله عملیه به زبان عربى)
20 - مناسک الحجّ - عربی
21 - استفتاآت‏

 موسوی اردبیلی خاطره هاشمی رفسنجانی از حمایت موسوی اردبیلی از رهبری آیت الله خامنه‌ای

هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود درباره حمایت امام خمینی(ره) و آیت الله موسوی اردبیلی از رهبری ایشان می‌ گوید:

در جلسه ای که با حضور روسای سه قوه و برخی از آقایان، خدمت امام رسیده و نگرانی خود را از خلاء رهبری بعد از عزل آقای منتظری توسط ایشان ابراز کردیم، امام (قدس سره) فرمودند: «خلاء رهبری پیش نمی‌آید. شما آدم دارید». گفتیم چه کسی؟ ایشان در حضور آقای خامنه ای فرمودند: «همین آقای خامنه‌ای» که بعد از آن، آقای خامنه ای خدمت امام عرضه داشتند که نقل مطالب این جلسه را بر ما تحریم کنید و حضرت امام نیز چنین کردند.

بعدها در جلسه ای که تنهایی خدمت امام رسیدم، مطالب خود را با صراحت بیشتر بیان کرده و گفتم:« آقا با وضعیت به وجود آمده، درباره‌ی رهبری چه کنیم؟ ما که کسی را نداریم و ...» حضرت امام (قدس سره) فرمودند: با وجود آقای خامنه ای چرا این قدر تردید به خود راه می‌دهید؟» موسوی اردبیلی هم نظر امام را تایید کرد.»[1]

 

 موسوی اردبیلی

 موسوی اردبیلی معتقد بود که خبرگان بهترین انتخاب را انجام داده است

حجت‌الاسلام ذوعلم نیز در روایتی درباره اصلح دانستن آیت الله خامنه‌ای از سوی آیت الله موسوی اردبیلی بیان می‌کند:‌ «آیت‌الله موسوی اردبیلی، که آن زمان جزء خبرگان رهبری بودند، برای آیت‌الله خزعلی نقل می‌کنند که «من همان زمان و بعد از جلسه‌ی خبرگان، نزد آیت‌الله منتظری رفتم و گفتم که خبرگان کسی را برای امر رهبری انتخاب کرد که از من و شما اصلح است»؛ یعنی آیت‌الله خامنه‌ای. آیت‌الله موسوی اردبیلی و حتی آیت‌الله منتظری معتقد بودند که خبرگان بهترین انتخاب را انجام داده است.»[2]

موسوی اردبیلی: گفتم مشابه آقا برای رهبری نیست/ نمره شما 20 است ما تا 2 هم نداریم

مرحوم حاج احمد قدیریان روایتی از ماجرای دیدار آیت‌الله موسوی_اردبیلی با رهبرانقلاب درباره فتنه 88 اینگونه نقل می‌کند:

آقای موسوی اردبیلی یک روز جمعه‌ای(در جریان فتنه 88) آمد کنار آقا، صبحانه‌ای خورد و شروع کرد مطالبی را گفتن. بعد آقا فرمودند: «اجازه می‌دهید برای شما توضیح بدهم؟» آقا شروع کردند جریان فتنه را از ابتدا توضیح دادن. ایشان گفتند: «خدا می‌داند من نمی‌دانستم. من خبر نداشتم. اینها با من صحبت کردند که من بیایم با شما صحبت کنم و آشتی‌کنانی انجام شود». گفتند: «نمی‌دانستم، من به آنها گفتم مشابه آقا برای رهبری نیست. نمره ایشان 20 است. ما 18 نداریم، 16 نداریم، آمد پایین. تا 2 هم نداریم» و بعد منقلب شد.

گفت: «آقا! کار شما خیلی سخت است. اینهایی که با امام بودند، امروز با توجه به منافعشان و رابطه‌های گوناگون در مقابل شما ایستادند». آقا فرمودند: «بله، این‌جوری است، ولی ما تکلیف داریم»[3]

تفاوت آزادی بیان و هتک حرمت از نگاه مرحوم اردبیلی

آیت الله موسوی اردبیلی در سخنانی با انتقاد از برخی رفتارهای کورکورانه به تقلید از فرهنگ غربی اظهار داشت:

«متأسفانه برخی از افراد، کورکورانه با تقلید از برخی اعمالی که در کشورهای غربی مد شده، برای این که خود را متمدن و پیشرو نشان دهند، مرتکب رفتارهایی می‌شوند که هیچگونه توجیه عقلی و منطقی ندارد. اگر کسی اعتقادات ما را قبول ندارد، خوب نداشته باشد، ولی این مجوز اهانت و هتک حرمت نیست. آزادی بیان در هیچ منطق و فرهنگی به معنای آزادی اهانت نیست. در کشورهایی هم که خود را داعیه‌دار آزادی می‌دانند، گاهی اوقات برای اهانت به افراد مجازات‌هایی را در نظر می‌گیرند که شاید اگر فرد اهانت‌کننده به جای اهانت صدمه‌ای جسمی و جانی وارد کرده بود به آن مقدار مجازات نمی‌شد. مگر می‌توان گفت که اهانت به یک انسان مجاز نیست ولی اهانت به اعتقادات مبلیون‌ها انسان مجاز و بی‌اشکال است. کدام عقل و منطقی این را قبول می‌کند؟!
البته این به معنای مجاز نبودن نقد عقاید ما نیست. ما از این که کسی بیاید و با بیان منطقی بخواهد با ما در خصوص عقایدمان بحث و گفتگو نماید استقبال می‌کنیم و سیره ائمه اطهار (علیهم السلام) و علمای امامیه همواره بر همین منوال بوده است، اما فاصله بین نقد علمی و اهانت زیاد است و مردم خود به راحتی می‌توانند فرق بین این دو را تشخیص دهند.»[5]

 

 موسوی اردبیلی

نگاه در باب روحانیت و قصور افراد ملبس به ذی روحانیت

آیت الله موسوی اردبیلی در سخنانی نسبت به وظایف روحانیت می‌گویند: اگر روحانیت اعتباری دارد، مقبولیتی دارد، این اعتبار اصیل نیست، مال خود ماها نیست، این از جای دیگری است. این اعتبار مال دین است، مال پیامبر خدا (ص) و اهل بیت (ع) اوست. اگر مردم به روحانیت ارادت می‌‎ورزند، به واسطه این است که ماها را شاگرد مکتب امام صادق (ع) می‌دانند. ماها باید به لوازم این انتساب ملتزم باشیم. لازمه انتساب به اهل بیت عصمت و طهارت (ع) این است که خود را پاک گردانیم، خودخواهی و خودمحوری را کنار بگذاریم.

اگر رفتار خارج از ضوابط تقوا و اصول مورد رضایت محمد و آل محمد (ص) از ما سر بزند، این می‌تواند در عقاید مردم، در اخلاق مردم اثر سوء بگذارد و مسئولیت آن بسیار سنگین است. مردم توقّع ندارند از من و شما رفتار خارج از حیطه تقوا و اخلاق اسلامی ببینند و حق هم دارند. توقع ندارند ببینند ما مبلّغ خودمان هستیم، اسلام را وسیله کرده‌ایم تا امور خودمان را پی بگیریم. اهل بیت (ع) هم استیکال به دین را مذمت کرده اند؛ استیکال به دین یعنی انسان دین را و ارادت مردم به دین را و اعتقادات مردم را نردبان ترقی خودش بکند.[6]

حلالیت طلبی مرحوم اردبیلی از مردم ایران بابت قصورهای روحانیت

اگر این انقلاب ضایع شود، علاوه بر فرصت‌هایی که از یک ملت ضایع شده است، آبرو و اعتبار روحانیت شیعه هم مخدوش میشود. امروز ما از میراث آبرو و اعتباری بهره می‌بریم که طی قرن‌ها و با خون دل‌ها و مرارت‌ها فراهم آمده و خودخواهی ما یا کوتاهی ما یا بدون تأمل و تدبیر عمل کردن ما خسارت‌های سنگینی به بار می‌آورد. البته سنگ‌اندازی دشمنان و بدخواهان این انقلاب را هم نباید نادیده گرفت، ولی اگر خود ما درست عمل کنیم، هیچ عامل خارجی نمی‌تواند رابطه ما را با خدای تعالی و با مردم مسلمان خراب کند. آن چه نگران‌کننده است کارهایی است که عنایت حق تعالی را از ما بر می‌گرداند. خدای سبحان می‌فرماید: "ذلک بأنّ‌الله لم یک مغیّراً نعمة أنعمها علی قوم حتّی یغیّروا ما بأنفسهم". اگر عنایت خدا از ما برگشت، مردم هم از ما می‌برند. نه این که شخص من و جنابعالی مطرح باشیم، ممکن است مردم با رفتار من و شما از دین روی گردان شوند.

البته حق این است که عمل ما و قصور و تقصیر‌های ما ربطی به مکتب نورانی اسلام و تشیع ندارد، ولی مع الاسف مردم این طور قضاوت نمی‌کنند. اگر از ما بدی ببینند به پای دین می‌گذارند. واقع این است که با همه برکاتی که این انقلاب و نظام داشته و دارد و مرهون فداکاری‌ها و خون‌های پاک است، قصور و تقصیرها هم زیاد است. گاهی کارهایی می‌کنیم که موجب یأس و بدگمانی مردم شده است. امروز جوان‌های زیادی اعتماد و علاقه شان سست شده است. ایمان‌هایی در معرض خطر است. این‌ها تلفات سنگینی است که باید جدی گرفته شود. اگر رفتار من، گفتار من، اخلاق و منش من، کوتاهی من، تزلزلی در ایمان حتی یک نفر ایجاد کرده باشد، کافی است که خواب از چشمم ربوده شود.

می خواهم از این فرصت استفاده کنم و خطاب به ملت شریف ایران، به خانواده‌های شهدا، به جانبازان، به همه کسانی که زحمت کشیده‌اند، عرض کنم ما خیرخواهانه پا در این راه گذاشتیم، اما شاید کوتاهی کرده ‎ایم، شاید غفلت کرده ایم. اگر مشکلات و نارسایی‌هایی که هست به من مستند است، از همه عذر می‌‎خواهم. ما دلمان می‌خواست و می‌خواهد که ملت ما سربلند باشند، اخلاق و ایمان در میان جامعه ما رونق داشته باشد، ملت ما خوب زندگی کنند. اگر بنده کاری کرده‌ام که نباید می‌کردم یا ترک فعلی کرده‌ام که باید انجام می‌دادم، از همه عذر می‌خواهم، از همه حلالیت می‌طلبم. من از طرف خودم حرف می‌زنم، به دیگران کاری ندارم. من از کارهای کرده و نکرده خودم نگرانم. اگر همه ما درست عمل کرده بودیم وضع این نبود. ولی گمان می‌کنم همه ما، همه مسئولین، از سابق تاکنون، باید از مردم عذرخواهی کنیم. ضرورت این کار البته برای مسئولینی که در لباس روحانیتند بیشتر است.[7]

 

 

 

 




  • بلاگ اسکای | ایران موزه | پاپو مارکت