دیدم مختار، از اسبش پیاده شد و دو رکعت نماز خواند و سجدهاش را طولانی کرد، سپس برخاست و سوار شد و تا آن وقت جسد «حرمله»، به ذغال تبدیل شده بود به گزارش مشرق، شیخ طوسی، در «امالی» مینویسد:
منهال بن عمرو (از شیعیان و یاران امام سجاد(ع) است) گوید: پس از زیارت خانه کعبه، از مکه عازم مدینه شدم و خدمت امام سجاد(ع) رسیدم. امام، از من پرسید: منهال! از حرمله بن کاهل اسدی چه خبر؟ عرض کردم: هنگامی که از کوفه آمدم، زنده بود دیدم امام(ع)، هر دو دستش را به دعا بلند کرد و چنین فرمود:
«اللهم اذقه حر الحدید، اللهم اذقه حر الحدید، اللهم اذقه حر النار؛ خدایا، سوزش تیغ را به او بچشان، خدایا سوزش تیغ را به او بچشان، خدایا سوزش آتش را به او بچشان.»
آری، گرگصفتان کربلا، هرکدام جنایتی بزرگ و فراموشناشدنی مرتکب شده بودند، اما از نفرین امام سجاد(ع) معلوم میشود، هیچکس به اندازه حرمله، دل امام و اهلبیت(ع) را به درد نیاورده بود.
ابومخنف از امام باقر نقل میکند: «هنگامی که علیاصغر، در دامن پدر هدف تیر حرمله واقع شد، امام حسین(ع) دشمن را نفرین کرد و فرمود: «...و انتقم لنا من هولاء الظالمین؛ خدایا انتقام ما را از اینها بگیر.» (1)
«حرمله» دستگیر میشود
منهال گوید: «پس از زیارت، از مدینه عازم کوفه شدم، هنگامی که به کوفه رسیدم، مختار مشغول قلع و قمع قتله کربلا بود و من قبلاً با او رفاقت قدیمی داشتم؛ چند روزی در خانه، برای دید و بازدید مردم نشستم و پس از آن به قصد دیدار با مختار، سوار بر مرکبم شدم و به سوی او شتافتم. او را در خارج از خانهاش با گروهی دیدار نمودم، گویا به مأموریتی میرفتند، تا چشم مختار به من افتاد، گفت: ها، منهال، چطور تا حال به دیدن ما نیامدی؟ و برای تبریک و تهنیت به خاطر پیروزی و حکومت ما سری به ما نزدی؟ و ما را در قیاممان همراهی نکردی؟!
منهال، گوید: به او گفتم امیر! من به سفر حج رفته بودم و حال خدمت رسیدم. آنگاه همراه او به راه افتادم و از اوضاع صحبت میکردیم تا به محله «کناسه» رسیدیم مختار، در انجا ایستاد و گویی منتظر است و به نقطهای مینگریست و به او خبر داده بودند که اینجا مخفیگاه «حرمله» است، سپس تعدادی از افرادش را به جستجوی حرمله، گسیل داشت و خود همچنان آنجا ماند. دیری نپائید که مأموران با تاخت برگشتند و با خوشحالی فریاد زدند، بشارت ای امر بشارت، «حرمله» دستگیر شد. وعدهای، فردی را کشان کشان به نزد مختار آوردند. آری خودش بود، حرمله قاتل دلسنگ علیاصغر و جانی حادثه کربلا.»
مجازات «حرمله»
تا چشم مختار به قیافه وحشتزده حرمله افتاد، به او نگاه تندی کرد و گفت: «الحمدلله الذی مکننی منک؛ خدای را شکر که به چنگ افتادی!» و بلافاصله فریاد زد: «جلّاد! جلّاد! (2) جلاد که آماده و حاضر بود گفت: بفرمائید قربان.»
مختار دستور داد: اول دو دوستش را بزن.
جلاد بلافاصله با ضربتی سخت دو دست نحس او را افکند (آری این همان دو دستی که با یکی کمان را میگرفت و با دیگری تیر را و یکبار گلوی طفل بیگناه امام حسین(ع) و یک بار، چشم اباالفضل و یک بار، قلب امام حسین(ع) را هدف قرار داده بود. آری این دو دست پلید باید قطع میشد.) سپس فریاد زد: دو پایش را نیز قطع کن! و جلاد، فرمان را اجراء کرد. جسد بی دست و پای حرمله، در خون کثیفش غوطه میخورد که باز مختار صدا زد: آتش، آتش. و بلافاصله، چوبهای نازکی را روی جسد انداختند و آتش زدند و جسد آن جنایتکار همچنان میسوخت.
منهال گوید:
من همچنان با چشمان حیرتزده، در کنار مختار ایستاده و منظره را تماشا میکردم، هنگامی که بدن حرمله، میسوخت با صدا گفتم «سبحانالله!» مختار ناگهان رو به من کرد و گفت: ها! منهال! تسبیح خدا گفتی، خوب اما علتش چه بود؟! گفتم: ای امیر! گوش کن تا برایت بگویم، در همین سفر که از مکه برمیگشتم به خدمت علی بن الحسین امام سجاد(ع) رسیدم، او از من حال حرمله را پرسید، من جواب گفتم: که هنوز زنده است. دیدم، امام(ع) دستها را به سوی آسمان بلند کرد، و دوبار فرمود: «خدایا، سوزش شمشیر بر او بچشان و خدایای سوزش آتش را بر وی بچشان.»
مختار، با حالت تعجب پرسید: راستی تو خودت از امام این را شنیدی؟!
گفتم: آری، به خدا سوگند از خودش شنیدم.
منهال، میگوید: دیدم مختار، از اسبش پیاده شد و دو رکعت نماز خواند و سجدهاش را طولانی کرد، سپس برخاست و سوار شد و تا آن وقت جسد «حرمله»، به ذغال تبدیل شده بود، با هم به راه افتادیم تا به محله خودمان نزدیک خانهام رسیدیم، من در اینجا تعارف کردم و گفتم: ای امیر، اگر لطف کنید سرافرازم فرمائید و برای رفع خستگی چند لحظهای به منزل من تشریف بیاورید و تغیر ذائقهای بدهید و چیزی میل بفرمائید.
روزه شکر
مختار نگاهی کرد و گفت: منهال! تو چهار دعای امام سجاد را برایم گفتی و خداوند دعای حضرتش را بدست من به اجابت رساند، آنگاه مرا به غذا دعوت میکنی؟ خیر، امروز وقت روزه شکر است و به این توفیقی که خدا نصیبم کرد نیت روزه کردم (3) و «حرمله» هموست که سر بریده حسین(ع) را حمل میکرد. (4)
1- تاریخ طبری، ج 5، ص 448
2- در بعضی نسخهها: «جزار» دارد که به همان معناست.
3- از این روایت معلوم میشود که تا آن ساعت روز، مختار چیزی نخورده بود و میشود روزه مستحبی را نیت کرد.
4- امالی شیخ طوسی؛ بحارالانوار، ج 45، ص 232-233، چ بیروت؛ رجال کشی و مناقب ابن شهرآشوب؛ کشف الغمه؛ محجه البیضاء فی کاشانی، ج 4، ص 241
منبع: رجا
متخصص طب سنتی گفت: در کتابهای طب سنتی مصرف همزمان دو خوراکی با طبع گرم، سرد، خوراکیهای نفاخ و مواد مرطوب با یکدیگر و به فاصله نزدیک از هم منع شده است. به گزارش مشرق، مهدی برهانی گفت: طب سنتی مصرف همزمان دو خوراکی با طبع سرد، را سبب تولید بلغم و مشکلات گوارشی میداند. به همین دلیل خوردن سرکه با برنج (ترشیجات بعد از برنج)، ماست با ترب و ماهی، گوشت مرغ با ماست و ماهی، شیر با گوشت مرغ و ماهی را مضر میداند.
وی گفت: همچنین در طب سنتی آمده خوردن آب سرد بلافاصله بعد از نان گرم سبب ایجاد عفونت در بدن میشود همچنین طب سنتی میگوید حل کردن عسل در آب جوشی که از 60 درجه بالا باشد سبب تولید ماده شیمیایی مضر برای بدن میشود اما در طب رایج به چنین موضوعی اشاره نشده است.
این متخصص طب سنتی افزود: مصرف همزمان خوراکیهای سرد سبب پیسی میشود البته باید گفت هیچ مطالعه بالینی برای تأیید این موضوع انجام نشده است.
وی افزود: همچنین در این طب آمده از مصرف غذای شیرین (خربزه) بعد از غذای غلیظ، بیهضم (گوشت) خودداری کنید زیرا باعث میشود این غذا در بدن به صورت فاسد در آید و نفخ معده و عوارض گوارشی را در پی داشته باشد.
برهانی همچنین مصرف همزمان غذاهای نفاخی همچون آش سوپ را مضر دانست.
این متخصص طب سنتی، این سخن را که عدهای میگویند مصرف همزمان پنیر و بادام مضر است را غلط دانست و گفت: مصرف پنیر با گردو، بادام یا پسته منفعت دارد.
برهانی اضافه کرد: مصرف انار بعد از حلیم گندم یا بعد از کله گوسفند به دلیل اینکه هر دو مرطوب هستند سبب میشود چربی خون در بدن به شدت افزایش یابد.
وی بالا رفتن صفرا، حساسیت، آلرژی پوستی و خارش را به دلیل مصرف همزمان دو خوراکی گرم دانست و گفت: موادی همچون مویز و عسل با هم مصرف نشود.
این متخصص طب سنتی در پایان مصرف خربزه و عسل را سبب ورم روده دانست و گفت: تمامی این موارد در طب سنتی آمده است اما اینکه یکبار خوردن آنها یا مصرف چند باره فرد را به این بیماری دچار میکند بستگی به طبع و وضعیت گوارش فرد دارد.
قبیله در افغانستان زندگی میکند که نه از جنگ داخلی کشورشان با طالبان خبری دارد و نه از حمله آمریکایی ها در سال 2001! به گزارش مشرق، مردم قبیله «واخی» در میان کوههای بداخشان افغانستان، سرزمینی در نزدیکی مرز پاکستان و چین و تاجیکستان زندگی بسیار ساده ای دارند. آنها فاقد امکاناتی نظیر برق کشی شهری،گاز، تلفن، خدمات درمانی و آموزشی هستند و فقط از طریق دامداری روزگار را سپری میکنند. آنها برای هیچ یک از نیازهایشان به شهر نمیروند و بخاطر همین موضوع از حوادثی که در کشورشان اتفاق میافتد اطلاعی ندارند، به شکلی که آنها اسمی از طالبان نشنیده و خبری از حمله آمریکایی ها در سال 2001 به افغانستان ندارند.
وکیلآنلاین پاسخ میدهد
خبرگزاری میزان- اگر زنی بدلیل مسائل عاطفی قادر به حضور در جلسات دادگاه که با تقاضای طلاق زوج تشکیل شده، نباشد، آیا حق و حقوق او ضایع میشود؟ کارشناسان وکیلآنلاین به این پرسش پاسخ دادهاند. به گزارش خبرگزاری میزان، پرسش مخاطب وکیلآنلاین درباره حضور زوجه در دادگاه طلاق این است:
با سلام من مدت 7 ماه هست که در مدت عقد بسر میبرم و باکره هستم حدودا 3 ماه هست که شوهرم ناسازگاری میکنه و تمایل به جدایی دارد و اولین اخطاریه طلاق فرستاده و من به دلیل ناراحتی هایی که برام پیش آمده حاضر به دیدن انها در دادگاه نیستم آیا من میتوانم در هیچ یک از دادگاه ها حاضر نشوم ؟ آیا با وجود عدم حضور من در دادگاه حق و حقوق از جمله نفقه و مهریه به من تعلق می گیرد یا خیر؟
پاسخ کارشناسان وکیلآنلاین:
عدم حضور شما موجب از بین رفتن حقوق قانونی شما نمی باشد؛ لکن می توانید از طریق وکیل دادگستری مراتب را پیگیری نمایید.
در منطقه مسیحی نشین دمشق به نام باب توما، محله کوچک و متفاوتی وجود دارد به نام حیّ امام جعفر صادق که شامل خیابانی باریک به طول کمتر از یک کیومتر و کوچه پس کوچه های پیچ در پیچ و چسیبده به هم است. ساکنان این محله که در میان دو منطقه امویان و مسیحیان واقع شده، همگی شیعه هستند، حیّ امام جعفر صادق اگرچه کوچک است اما حدود 70 شهید مدافع حرم دارد که متوسط سنی آنها 20 تا 25 سال است.
آن چه درباره قبر علی بن حسین حضرت علی اکبر (ع) یقین است و در اخبار و روایات آمده و شیخ مفید برآن تصریح کرده و فقهای دیگر نیز در کتابهای خود نوشته اند، این است که آن حضرت در پایین پای پدر بزگوارش به خاک سپرده شد. عین عبارت «الارشاد» این است: «نزدیک پاهای حسین (ع) دفن گردید.» دربار? قبر علی بن حسین، حضرت علی اکبر (ع) در اخبار و روایات آمده که آن حضرت در پایین پای پدر بزگوارش به خاک سپرده شد. عین عبارت «الارشاد» این است: «نزدیک پاهای حسین (ع) دفن گردید.»
شیخ مفید بر این نکته تصریح کرده و فقهای دیگر نیز در کتابهای خود نوشتهاند.
مرحوم مفید پس از ذکر اسامی هفده نفر از شهیدان بنیهاشم که همگی از برادران و برادرزادگان و عموزادگان امام حسین (ع) بودند، میفرماید: «آنان پایین پای آن حضرت در یک قبر (گودی بزرگ) دفن شدند. هیچ اثری از قبر آنان نیست و فقط زائران با اشاره به زمین در طرف پای امام (ع) آنان را زیارت میکنند و علی بن الحسین (علی اکبر) (ع) از جمل? آنان است. برخی گفتهاند: محل دفن علی اکبر نسبت به قبر امام حسین (ع) نزدیکترین محل است.»[1]
و در نقل دیگرش میگوید: «پس از بازگشت عمر بن سعد از کربلا، جماعتی از بنیاسد که در غاضریه سکونت داشتند، آمدند و بر پیکر امام حسین (ع) و یارانش نماز گزاردند. آن حضرت را همان جایی که الان قبر اوست دفن کردند و علی ابن الحسین (علی اکبر) (ع) را در پایین پای پدر به خاک سپردند؛ سپس برای دیگر شهیدان از اهل بیت و اصحاب، حفرهای کندند و همه آنان را در آن حفره به صورت دستهجمعی دفن کردند. عباس بن علی (ع) را در راه غاضریه، در همان محلی که به شهادت رسید و اکنون قبر اوست به خاک سپردند.»[2]
سپس به بنیاسد دستور داد تا دو حفره آماده کنند. در یکی از آنها بنیهاشم و در دیگری سایر شهیدان را به خاک سپردند. نزدیکترین شهیدان به امام حسین (ع) فرزندش علی اکبر (ع) است
در بعضی از روایات آمده است: «امام سجاد (ع) (با قدرت امامت و ولایت) به کربلا آمد و بنیاسد را سرگردان یافت؛ زیرا میان سرها و بدنها جدایی افتاده بود و آنها راهی برای شناخت نداشتند. امام زین العابدین (ع) از تصمیم خود برای دفن شهیدان خبر داد. آنگاه به جانب جسم پدر رفت، با وی معانقه کرد و با صدای بلند گریست؛ سپس به سویی رفت و با کنار زدن مقداری کمی خاک قبری آماده ظاهر شد، به تنهایی پدر را در قبر گذاشت و فرمود: با من کسی هست که مرا کمک کند. بعد از هموار کردن قبر، روی آن نوشت: هذا قبر الحسین بن علی بن ابی طالب الّذی قتلوه عطشاناً غریباً؛ این قبر حسین بن علی بن ابی طالب است، آن حسینی که او را با لب تشنه و غریبانه کشتند. پس از فراغت از دفن پدر به سراغ عمویش عباس (ع) رفت و آن بزرگوار را نیز به تنهایی به خاک سپرد.
سپس به بنیاسد دستور داد تا دو حفره آماده کنند. در یکی از آنها بنیهاشم و در دیگری سایر شهیدان را به خاک سپردند. نزدیکترین شهیدان به امام حسین (ع) فرزندش علی اکبر (ع) است؛»[3] امام صادق (ع) در اینباره به عبدالله بن حمّاد بصری فرموده است: «امام حسین (ع) را غریبانه کشتند. بر او میگرید کسی که او را زیارت کند، غمگین میشود و کسی که نمیتواند او را زیارت کند دلش میسوزد برای کسی که قبر پسرش را در پایین پایش مشاهده کند.»[4]
در زیارت ناحی? مقدسه هم چنین میخوانیم:
«هرگاه خواستی شهداء را زیارت کنی، پایین پای امام حسین (ع) که قبر علی بن حسین (ع) آنجا است، بایست.»
عبدالرّزاق حسنی ضریح امام حسین (ع) را در زمان خود چنین توصیف کرده است:
«ضریح امام حسین (ع) عبارت است از: یک بلندی (صندوق مانند) چوبی که به عاج زینت شده و روی آن دو مشبک[5] قرار دارد، مشبک داخلی از فولاد گران قیمت و مشبک خارجی از نقره روشن سفید است... به مشبک خارجی مشبک دیگری بدون این که مانعی بین آن دو باشد، متصل است و فقط از هر طرف به اندازه یک متر کوتاهتر از مشبک خارجی متعلق به امام حسین (ع) است. زیر آن مشبّک قبر علی بن الحسین (ع) است که همراه پدر در یک روز شهید شده و در کنار پدر دفن گردیده است.»[6]
گرچه بعضی از مطالب در کیفیت به خاک سپاری امام حسین (ع) و اینکه چه کسی امام حسین (ع) را دفن کرده، در این نقلها متفاوت است. گاهی «کنار پاها» و گاهی «سمت پاها» آمده که هر دو به یک معناست. اینکه محل دفن علی بن حسین (ع) از دیگر شهدا به پیکر امام حسین (ع) نزدیکتر است و از مجموع آنها یک نکته قابل استفاده است که به عنوان نتیجه ارائه میگردد و آن اینکه: قبر علی اکبر (ع) در پایین پای امام حسین (ع) قرار دارد.
بنابراین میتوان ادعا کرد که ضریح کوچکی که بر ضریح حضرت سیدالشهدا (ع) متصل است و در طرف پایین پای آن حضرت قرار دارد و از مجموع دو ضریح، یک ضریح شش گوشه درست شده، به احترام علی اکبر (ع) و به نام آن حضرت است.
پی نوشت:
[1] مفید، الارشاد، سلسله مؤلفات شیخ مفید، دار المفید للطباعه و النصر و التوزیع، ج11، صص 125 ـ 126، جزء 2
[2] مفید، همان، ص 114؛ خلیلی، جعفر، موسوعه العتبات المقدسه قم-کربلا، بیروت، منشورات مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، 1407 ق، ص 73، جزء8
[3] عبدالرزاق الموسوی، المقرم، مقتل الحسین (ع) ، تهران، قسم الدراسات الاسلامیه، مؤسسه البعثه، ص320 ـ 321.
[4] قمی، جعفر بن محمد، ابن قولویه، کامل الزیارات، مؤسسه نشر الفقاهه، چاپ اول، 1417 ق، صص 537 ـ 538، المقرم، همان، ص321.
[5] هر چیز سوراخ؛ سوراخ پنجر? مانند را مشبک گویند.
[6] خلیلی، جعفر، موسوعه العتبات المقدسه، قسم کربلا، جزء 8، بیروت، منشورات مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ص 182، به نقل از حسنی، عبدالرزاق، موجز تاریخ البلدان العراقیه. منبع: سایت کرب و بلا
0 گزارش خطا مطالب مرتبط امام حسین (ع) بر اساس منابع مورد اعتماد؛ چند فرزند داشتند؟ آشنایی با سنتهای عاشورایی ایرانیان یاور نوجوان حسین(ع)، قاسم بن الحسن بشارتهای ظهور امام زمان(عج) از زبان امامحسین(ع) نام مقتلهای معتبر در گزارش واقعه عاشورا
برای هفتمین بار در طول تاریخ؛امسال1438
اگر بخواهیم سالهایی را حساب کنیم که عاشورای شمسی و قمری در یک هفته اتفاق افتادهاند(به عبارت دیگر کمتر از هفت روز با هم اختلاف داشتهاند) میبینیم که هر 33 یا 34 سال یک بار این اتفاق افتاده است. سرویس فرهنگ و هنر مشرق - چند سالی است که بحث تاریخ شمسی مناسبهای مذهبی در کشور ما، مورد توجه عموم قرار گرفته است و به طور مشخص با فرا رسیدن ماه محرم و دههی عاشورا، این بحث با جدیت بیشتری دنبال میشود. یکی از دلایل این اتفاق را میتوان مقارن شدن تاریخهای شمسی و قمری واقعهی عاشورا در سال جاری دانست. صد البته که طی قرنهای گذشته، حساب و کتاب دقیقی برای ثبت تاریخ در همهی شهرها و نواحی وجود نداشته است و نمیتوان برای انطباق تاریخهای شمسی، قمری و میلادی به کتب و آثار تاریخی مراجعه کرد. از سوی دیگر، ملاک تقویم قمری به موقعیت جغرافیایی وابسته است و دور از ذهن نیست که دو شهر که فاصلهی زیادی از یکدیگر ندارند، ماه قمری را با اختلاف یک روز از یکدیگر شروع کنند. به همین دلیل، پژوهشگران و مورخان برای تطبیق تاریخ از تقویمی به نام «تقویم قمری قرارداری»استفاه میکنند. در این تقویم، ماههای قمری، یکی در میان، 29 روزه و 30 روزه هستند و به سادگی میتوان تاریخهای شمسی و قمری را با اختلاف دو-سه روز به یکدیگر تبدیل کرد. اما برای محاسبات دقیقتر، نیازمند یک دستگاه ماشین حساب و کمی دقت بالاتر هستیم. با ما همراه شوید تا با تکیه بر ریاضیات و محاسبات نجومی، تاریخها را با دقت بالاتری به هم تبدیل کنیم.
*چند نکته
برای حساب و کتاب تبدیل تاریخ، باید مقادیر دقیق طول سال و ماههای شمسی و قمری را بدانیم؛ اما سال و ماه شمسی و قمریای که بین عموم مردم شناخته شده با آنچه منجمان در محاسبات خود استفاده میکنند، تفاوت دارد.
منجمان برای بررسی ظاهری حرکت ماه از دورهای به نام دورهی هلالی استفاده میکنند که فاصلهی زمانی بلند مدت میتوانیم طول متوسط هر ماه قمری را همان دورهی هلالی ماه در نظر بگیریم که حدود 29.530589 روز یا 29 روزه و 12 ساعت و 44 دقیقه و 3 ثانیه است. از آن جایی که این مقدار از 29.5 کمی بیشتر است، میتوان نتیجه گرفت که تعداد ماههای قمری 30 روزه نیز اندکی بیشتر از ماههای قمری 29 روزه است. سال قمری از 12 ماه قمری تشکیل شده و با این حساب، طول سال قمری به طور متوسط 354.367068 روز خواهد بود که به زبان سادهتر میشود 354 رو و هشت ساعت و 48 دقیقه و 35 ثانیه.
سال شمسی نیز با دورهی متناوب نجومی زمین به دور خورشید فرق دارد. سال شمسی که فاصلهی زمانی بین دو عبور متوالی زمین از نقطهی اعتدال بهاری است، به طور متوسط 365.242198 روز طول میکشد یعنی 365 روی و پنج ساعت و 48 دقیقه و 45 ثانیه. بنابراین، اختلاف هر سال شمسی و قمری برابر خواهد بود با 10.87513 روز یا به بیان دیگر، 10 روز و 21 ساعت و 11 ثانیه. از سوی دیگر، میدانیم که مبدأ تاریخ هجری شمسی و قمری، یک روز است و تعداد روزهایی که از آن رویداد مرجع گذشته، در هر دو تقویم یکسان است. برای تبدیل دو تقویم شمسی و قمری از همین اصل استفاده میکنیم و با استفاده از اعدادی که در صفحهی قبل به دست آوردیم، میتوانیم تاریخهای شمسی و قمری را به یکدیگر تبدیل کنیم.
*عاشورای شمسی
با استفاده از تطبیق تقویم هجری قراردادی با میلادی (به کمک نرم افزارهایی مانند Accuate Times) میتوان حساب کرد که اول محرم سال 61 هجری قمری مقارن با اول اکتبر 680 میلادی (ژولی) بوده است و بنابراین عاشورای آن سال، روز چهارشنبه 10 اکتبر 680 میلادی مقارن با 21 مهر 59 هجری شمسی اتفاق افتاده است.
همان طور که چند پاراگراف بالاتر اشاره کردیم، تقویم قراردادی میتواند به چند روز اختلاف در تبدیل تاریخها منجر شود. برای محاسبهی دقیقتر میتوانیم وضعیت رؤیت هلال را در آن زمان بررسی کنیم. نرم افزارهایی مانند Moon Calculator، زمان مقارنهی ماه و خورشید(ماه نور) را در محرم سال 61 هجری، ساعت 17:11 به وقت محلی روز 28 سپتامبر 680 میلادی نشان میدهد. با این حساب، در شامگاه فردای آن روز یعنی 29 سپتامبر، هلال ماه در افق منطقهی کربلا بیش از 11 درجه از خورشید فاصله داشت و در زمان غروب خورشید، 8 درجه بالاتر از افق قرار گرفته بود. چنین هلالی را میتوان با چشم غیرمسلح دید، پس میتوان گفت که اول محرم 61 هجری قمری مقارن با روز 30 سپتامبر 680 میلادی و به دنبال آن، 10 محرم مقارن با 19 اکتبر 680 میلادی یا روز سه شنبه 20 مهر 59 هجری شمسی است.
همان طور که دیدید، محاسبات نشان داد که واقعهی عاشورا (10 محرم 61 هجری قمری) در روز سهشنبه 20 یا چهارشنبه 21 مهر 59 هجری شمسی اتفاق افتاده است. *انطباق تقویمها
برای آن که سالگرد قمری و شمسی یک پدیده دوباره بر هم منطبق شود، تعداد روزهایی که از آن واقعه گذشته است باید مضرب صحیحی از طول سالهای قمری و شمسی باشد. اگر در نرم افزاری مانند اکسل، اعداد طبیعی را در طول سالهای شمسی و قمری ضرب و اختلاف حاصل ضربها را مقایسه کنیم، میبینیم که بعد از گذشت 168، 403، 571، 806، 974، 1209 و 1377 سال قمری، تعداد روزهای گذشته با دقت خوبی معادل تعداد صحیحی سال شمسی خواهد بود و دو تقویم با اختلاف کمتر از یک روز دوباره بر یکدیگر منطبق میَشوند.
اختلاف بین سالهای نام برده شده به ترتیب عبارت است از 168، 235، 168، 235، 168، 235 و ... که به وضوح الگویی منظم را نشان میدهد. به بیان دیگر، هر 168 سال قمری و 235 سال قمری و شمسی بر هم منطبق میشوند.
در جدول فوق میتوانید سالهایی را که عاشورای شمسی و قمری کمتر از یک روز با هم اختلاف داشتند و خواهند داشت (تا سال 1700 هجری شمسی)، مشاهده کنید. همان طور که میبینید، آخرین بار که واقعهی عاشورا در این دو تقویم بر هم منطبق شد، سال 1232 هجری شمسی (1270 هجری قمری) بود و شش سال از سلطنت ناصرالدین شاه قاجار میگذشت. به گزارش دانستنیها، امسال یعنی سال 1395 هجری شمسی (1438 هجری قمری)، این واقعه در دو تقویم برای هفتمین بار، بر یکدیگر منطبق شده است.
البته اگر بخواهیم اختلاف بین دو تقویم را به بیش از یک روز گسترش دهیم، به الگوهای سادهتری میرسیم؛ مثلا اگر بخواهیم سالهایی را حساب کنیم که عاشورای شمسی و قمری در یک هفته اتفاق افتادهاند (به عبارت دیگر کمتر از هفت روز با هم اختلاف داشتهاند) میبینیم که هر 33 یا 34 سال یک بار این اتفاق افتاده است. به بیان دیگر، هر 33 یا 34 سال یک بار، تقویم قمری و شمسی در یک هفته مقارن میشوند. آخرین بار که عاشورای شمسی و قمری در یک هفته مقارن شدند، دی سال 1362 هجری شمسی بود (33 سال پیش) بود.
اگر خیلی علاقهمند به مباحث ریاضی هستید، توجه شما را به این نکته جلب میکنیم که اختلاف دروههای 168، 235 ساله که 67 سال است، با دو دورهی 33 و 34 ساله برابر است.
مسجد فرح آباد بخشی از مجموعه تاریخی فرح آباد است که در دوران صفویه (شاه عباس اول) با سیاق معماری مکتب اصفهان احداث گردیده است. در این بنا کتیبه? تاریخ دار یافت نشده است اما بنای آن را حدودسال1025هجری قمری تخمین می زنند. این مجموعه که شاه عباس بخشی هایی از دوران سلطنت خود را در آن گذرانده است شامل مسجد، پل و کاخ جهان نما است که از ان میان تنها مسجد بدلیل موقعیت مردمی اش بجا مانده است. این مسجد که در فاصله 25 کیلومتری ساری و 2 کیلومتری دریای خزر واقع شده، طیق برنامه ریزی انجام شده به موزه تشیع شمال کشور تبدیل می گردد.
منبع:ایرنا
پیشگیری از ابتلا به دیابت با خوردن گردو محققان این مطالعه دریافتند گنجاندن گردو در رژیم غذایی موجب بهبود زندگی فرد شده و در پیشگیری از ابتلا فرد به دیابت نقش بسزایی دارد.
به گزارش شمال نیوز:یک مطالعه جدید آشکار نموده است که خوردن گردو در روز می تواند منجر به رژیم غذایی بهتر و بهبود عوامل پرخطر بیماری زا در بین افراد مستعد ابتلا به دیابت شود.
طبق مطالعه انجام شده رژیم غذایی حاوی گردو با بهبود عملکرد سلول های خونی مرتبط است. محققان این پژوهش 112 فرد را به دو گروه دریافت کننده 56 گرم گردو در روز و گروه پرهیز کامل از مصرف گردو تقسیم کردند.
بعد از گذشت 3 ماه مجددا وضعیت این شرکت کنندگان که 31 مرد و 81 زن با رده سنی 25 تا 75 سال بود مورد بررسی قرار گرفت. محققان بعد از در نظر گرفتن فاکتورهای تاثیرگذار نظیر سن، مصرف کالری و اسیدهای چرب، و میزان ورزش منظم دریافتند که افزودن گردو به رژیم غذایی روزانه با بهبود کیفیت رژیم غذایی مرتبط است.
محققان این مطالعه دریافتند گنجاندن گردو در رژیم غذایی موجب بهبود زندگی فرد شده و در پیشگیری از ابتلا فرد به دیابت نقش بسزایی دارد.
مغزیجات آجیلی نظیر گردو، مملو از مواد مغذی مهمی همچون چربی ها، پروتئین، ویتامین ها و مواد معدنی هستند.
منبع: مهر
پیشگیری از ابتلا به دیابت با خوردن گردو محققان این مطالعه دریافتند گنجاندن گردو در رژیم غذایی موجب بهبود زندگی فرد شده و در پیشگیری از ابتلا فرد به دیابت نقش بسزایی دارد.
به گزارش شمال نیوز:یک مطالعه جدید آشکار نموده است که خوردن گردو در روز می تواند منجر به رژیم غذایی بهتر و بهبود عوامل پرخطر بیماری زا در بین افراد مستعد ابتلا به دیابت شود.
طبق مطالعه انجام شده رژیم غذایی حاوی گردو با بهبود عملکرد سلول های خونی مرتبط است. محققان این پژوهش 112 فرد را به دو گروه دریافت کننده 56 گرم گردو در روز و گروه پرهیز کامل از مصرف گردو تقسیم کردند.
بعد از گذشت 3 ماه مجددا وضعیت این شرکت کنندگان که 31 مرد و 81 زن با رده سنی 25 تا 75 سال بود مورد بررسی قرار گرفت. محققان بعد از در نظر گرفتن فاکتورهای تاثیرگذار نظیر سن، مصرف کالری و اسیدهای چرب، و میزان ورزش منظم دریافتند که افزودن گردو به رژیم غذایی روزانه با بهبود کیفیت رژیم غذایی مرتبط است.
محققان این مطالعه دریافتند گنجاندن گردو در رژیم غذایی موجب بهبود زندگی فرد شده و در پیشگیری از ابتلا فرد به دیابت نقش بسزایی دارد.
مغزیجات آجیلی نظیر گردو، مملو از مواد مغذی مهمی همچون چربی ها، پروتئین، ویتامین ها و مواد معدنی هستند.
منبع: مهر
.: Weblog Themes By Pichak :.