رفسنجانی امروز فقط یک چهره دارد |
از حجت الاسلام دهه 60 تا مدعی آیت اللهی دهه 90 + تصاویر |
![]() |
دولت بهار - محمد جوادی/ هاشمی رفسنجانی دهه اول انقلاب نمایشی کاملاً متفاوت با آیت الله دهه 90 دارد. قشر محروم پس از انقلاب طرفدار هاشمی دهه شصت و طبقهی مرفه و مخالفان انقلاب در آن دوره ناسزاگوی هاشمی بود. اتفاقی که امروز برعکس شده و دلیلش چرخشهای هاشمی است. حجت الاسلامِ زمان جنگ بخوبی میدانست سه عامل میتواند او را از پلههای قدرت انقلاب خمینی بالا ببرد: 1- انقلابیگری و روحیه ضد استکباری 2- سادهزیستی و مردمی بودن 3- خود را مطیع محض رهبری نشان دادن این سه عنصری که در ظاهر رفتار هاشمی نمود داشت باعث محبوبیت وی در تودههای مردم شده بود و موجب نفرت طبقهی خاص از هاشمی دهه 60 شد. هاشمی رفسنجانی دقیقاً به کمک همین ظاهرسازی توانست حرکتهای مورد نظرش را بخوبی پوشش دهد. چرخش اول هاشمی نقش پنهانی و انکارناپذیر او در رأی آوری بنیصدر (که پیش از این در اینجا شرح آن رفت) بود تا در اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری پس از انقلاب، علیرغم آنکه حزب جمهوری اسلامی گزینههای جدی و متعددی داشت، با سهلانگاری سرپرست وقت وزارت کشور رفسنجانی جلال الدین فارسیِ غیر ایرانی تایید صلاحیت شده و تنها چند روز مانده به انتخابات همه گزینههای حزب به نفع او کنار رفتند. در نهایت فارسی به دلیل ایرانی الاصل نبودن حذف شده و بنیصدر بدون رقیب رئیس جمهور ایران شد. دفاع تمام قد هاشمی از بنیصدر پس از نشستن بر صندلی ریاست جمهوری شاید برای نسل جدید غیر قابل باور باشد. ابوالحسن بنیصدر در 5 بهمنماه 1358 از سوی مردم به ریاست جمهوری انتخاب و در 15 بهمنماه حکم تنفیذ خود را از حضرت امام خمینی ره دریافت کرد. در همان چندماه اول ریاست جمهوری، شهید آیت که خود از کاندیداهای حزب جمهوری بود و به نفع فارسی کنار کشید، به مخالفت با سیاستهای غربگرایانه بنیصدر پرداخت و انتقادهای شدیدی نسبت به دولت وقت داشت. اما هاشمی رفسنجانی در تاریخ سوم تیرماه 1359 یعنی شش ماه پس از شروع دولت بنیصدر به دفاع از وی در مقابل شهید آیت میپردازد. هاشمی میگوید «در حسن نیت آقای بنیصدر هیچ تردیدی ندارم» و در مقابل اعلام میکند با حرفهای شهید آیت موافق نیست. نقش هاشمی رفسنجانی در رأی آوری بنیصدر و دفاع پس از آن با نقاب انقلابیگری وی پوشیده ماند. سخنرانیهای هاشمی باعث میشد تا کمتر کسی به این مسائل ورود کند. بیست و هفت سال پس از این رخداد، حجت الاسلام دهه 60، در حالیکه خود را آیت الله میداند، برای تخریب رئیس جمهور نهم، وی را با بنیصدر مقایسه میکند و شاید این اولین جایی است که او بر علیه بنیصدر موضعگیری میکند. نقش هاشمی در رأیآوری بنیصدر و ژست ضد بنیصدری امروزی او، اولین گردش حجت الاسلام دهه شصت بود. هاشمی زمان جنگ، خود را ضد استکبار هم نشان میداد. رئیس مجلس وقت که پلههای ترقی را دو تا دو تا طی میکرد در آذرماه سال 60 در مورد آمریکا میگوید: "ما بار دیگر اعلام میکنیم برای دنیای اسلام هیچ راهی جز مقاومت سرسختانه علیه آمریکا و اسرائیل وجود ندارد." او این راه حل را نه برای ایران بلکه برای دنیای اسلام و نه یک مقاومت معمولی بلکه یک مقاومت سرسختانه در نظر گرفته است و از خود یک چهرهی ضد امریکایی به نمایش میگذارد. هاشمی همان زمان میگوید تا هنگامی که آمریکا از اسرائیل حمایت میکند، دشمنی ما به قوت خود باقی است. اما وقتی تحرکات دیگر هاشمی دهه شصت را بازبینی میکنی میبینی که این هم پوششی برای نیتی دیگر بوده است. حرکتی که به رسوایی مک فارلین ختم شد. در قضیه مکفارلین در خوشبینانهترین حالت، امریکاییها برای حجت الاسلام دهه شصت پیام دوستی میفرستند و او این پیام را رد میکند. او در خاطرات خود می گوید: «قرار شد هدیه را نپذیریم و ملاقات ندهیم و مذاکره را در سطح دکتر هادی و دکتر روحانی و مهدینژاد مخفی نگهداریم و محدود به مسأله گروگانگیری آمریکایی در لبنان و دادن قطعات هاک و چند قلم دیگر اسلحه باشد. آنها بیشتر خواهان مذاکره در مسائل کلی و سیاسیاند.» وی در روز سیزده آبان سال 65 همان سالی که قضیه مکفارلین به وقوع پیوست در سخنرانی کنار لانه جاسوسی از تلاشهای ملتمسانه آمریکا برای برقراری روابط با جمهوری اسلامی ایران پرده برمیدارد. بسیاری از صاحبنظران همچون آیت الله سیدمحمد خامنهای معتقدند در قضیه مکفارلین ارتباط پنهان امریکاییها با هاشمی دهه 60 قطعی بوده و با برملا شدن آن از سوی قائممقام رهبری مسأله به شکل دیگری عنوان و جمع میشود. به هر حال اگر هاشمی دهه شصت را ضد آمریکایی فرض کرده و او را در قضیه مکفارلین مبرا بدانیم، آیت الله دهه 90 که رسماً خود را طرفدار رابطه با آمریکا معرفی میکند چگونه رفع و رجوع کنیم؟ آیت الله دهه 90 میگوید: "آمریکا قدرت برتر دنیا است. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ گردش هاشمی در روحیه ضداستکباری یک گردش محیر العقول است. باید از آیت الله دهه نود بپرسیم آنزمان که شما معتقد به مقاومت سرسختانه در مقابل آمریکا بودید، این کشور با چین و روسیه چه تفاوتی داشت؟" چرخش جالبتر در مواضع هاشمی دهه شصت تا آیت الله دهه 90 مربوط به مرحوم منتظری است. هاشمی در ابتدای دهه شصت برخلاف نظر امام خمینی (ره) طرح قائم مقامی مرحوم منتظری را در مجلس خبرگان رهبری مطرح و به تصویب میرساند (شرح در اینجا). بعد از قضیه مکفارلین و نقش آن مرحوم در رسانهای شدن آن، هاشمی چرخشی صد و هشتاد درجهای کرده و جزء مخالفان سرسخت قائم مقام وقت رهبری میشود. با مرور کتاب خاطرات محمدی ریشهری نقش پررنگ هاشمی رفسنجانی در قضیه برکناری مرحوم منتظری روشن و غیرقابل انکار نشان داده شده است، نقشی که هیچگاه از سوی او تکذیب نشد. اما آیت الله امروز در مورد مرحوم منتظری نظر دیگری داشته و برای بار دوم چرخش میکند و از وی به نیکی یاد میکند. هاشمی در پیام تسلیت درگذشت مرحوم منتظری میگوید: "فقدان این فقیه برجسته، نستوه و مبارز عالم و بزرگوار، ثلمهای برای حوزههای علمیه و جامعه اسلامی است که انشاءالله مجموعه آثار گرانقدر، خلاء وجودی ایشان را برای دوستداران، علما، فضلا، روحانیون و طلاب جبران مینماید. خبرگزاری فارس از حضور فرزندان هاشمی در مراسم تشییع جناز مرحوم منتظری خبر میدهد. هاشمی پس از امام، چرخشهایش را آشکار میکند. پس از رسیدن به پست ریاست جمهوری، به یکباره تجمل در رفتار مسئولان دولتی با حمایتهای هاشمی نمایان میشود. فرشهای قرمز پهن شده و دفتر رئیس جمهور از پاستور به کاخ سعدآباد نقل مکان میکند. این چرخشها آنقدر سریع و آشکار بود که صدای اعتراض مرحوم حاج احمد آقای خمینی بلند میشود (اینجا). حاج احمد خمینی فرزند حضرت امام تنها شخصیتی از بیت امام است که همواره از سوی هاشمی سانسور میشود. اعتراضات حاج احمد خمینی به روشهای هاشمی پررنگ و پررنگتر میشود و فضای بستهی آن روز باعث میشود پس از فوت حاج احمد خمینی دیگر هیچ صدای مخالفی شنیده نشود. تظاهر به سادهزیستی حجت الاسلام دهه 60 و وضعیت زندگی پس از امامِ هاشمی دوگانهی دیگر آیت الله است. زندگی اشرافی فرزندان، عروس و داماد آیت الله دهه 90 این روزها برخلاف دستورات مستقیم حضرت امام و مقام معظم رهبری و تأکیدات چندباره به روحانیت برای سادهزیستی بوده و میباشد. همواره پاسخ اطرافیان هاشمی این است که ثروت او مربوط به قبل از انقلاب بوده و دلیل تجملگرایی خانواده و اطرافیان، عادتی پنجاه ساله است. اما با مرور تصاویر منتشر شده از حجت الاسلام دهه 60، تظاهر به یک زندگی بسیار ساده، محقرانه و با کمترین امکانات به نمایش آمده که با این ادعا سازگاری ندارد. هاشمی رفسنجانی چندی پیش گفت هیچگاه تغییری نکرده است. او راست میگوید؛ واقعیت این است که هاشمی هیچ تغییری نکرده؛ فقط یک اختلاف ساده وجود دارد: حجت الاسلام دهه 60 دو چهره متفاوت از خود نشان میداد ولی مدعی آیت اللهی دهه 90 فقط یک چهره دارد. |
.: Weblog Themes By Pichak :.