در آینه روایات؛
پیغمبران چه ساعتی شام می خوردند؟
در کافى به سند خود از ابن قداح از ابى عبد الله(ع)نقل کرده که فرمود: رسول خدا(ص)وقتى با گروهى غذا میل مى فرمود، اولین کسى بود که دست به غذا مى برد و آخرین کس بود که دست برمی داشت.
پیغمبران چه ساعتی شام می خوردند؟عصمت انبیا و اولیا در کوچک ترین حرکات و جزیی ترین لایه های حیات آن بزرگان جلوه گر می شود. نشستن و برخاستن و سخن گفتن و غذا خوردن یک پیامبر متأثر از عصمت و معرفت درونی اوست مثل چراغی که زوایای یک خانه را روشن می کند آن معرفت و عصمت درونی هم خانه وجودی و رفتاری نبی را روشن می کند. کتاب "سنن النبی" علامه طباطبایی منبع بسیار ارزشمندی است که ما را با جزیی ترین لایه های رفتاری حضرت رسول (ص) به عنوان اعظم انبیای الهی آشنا می کند. بخش اول این مطلب به آداب غذا خوردن حضرت رسول (ص) می پردازد.
از جمله آداب آن حضرت در خوردنی ها و آشامیدنی ها و متعلقات سفره یکى آن است که در کتاب کافى آن را به سند خود از هشام بن سالم و غیر او از ابى عبد الله(ع) نقل کرده که فرمود: رسول خدا(ص) هیچ چیزى را دوستتر از این نمی داشت که دائما گرسنه و از خدا خائف باشد. در کتاب احتجاج به سند خود از موسى بن جعفر از آباى گرامش از امام حسین (ع) حدیث طویلى نقل کرده که همه، جواب هائى است که على(ع)در پاسخ سؤالات مردى یهودى از اهل شام می داده، در ضمن می رسد به اینجا که یهودى از امیر المؤمنین(ع) پرسید: مردم می گویند عیسى مردى زاهد بوده آیا همین طور است؟ حضرت فرمود: آرى چنین است و لیکن محمد(ص)از همه انبیاء زاهدتر بود، زیرا علاوه بر کنیزهائى که داشت داراى سیزده همسر بود با این همه هیچ وقت سفرهاى از طعام برایش چیده نشد و هرگز نان گندم نخورد و از نان جو هم هیچ وقت شکمش سیر نشد و سه شبانه روز گرسنه مى ماند.
رسول خدا (ص) هیچ گاه در حال تکیه غذا نخورد
در امالى صدوق از عیص بن قاسم روایت شده که گفت: خدمت حضرت صادق(ع) عرض کردم حدیثى از پدرت روایت شده که فرمود: رسول خدا (ص)از نان گندم سیر نشد، آیا این روایت صحیح است. فرمود: نه، زیرا رسول خدا(ص)اصلا نان گندم نخورد، و از نان جو هم یک شکم سیر نخورد. و در کتاب دعوات قطب روایت شده که رسول خدا(ص)در حال تکیه غذا نخورد مگر یک مرتبه که آن هم نشست و از در معذرت گفت: بار الها من بنده و رسول توام. این معنا را کلینى و شیخ به طریق زیادى نقل کرده اند و هم چنین صدوق و برقى و حسین بن سعید در کتاب زهد ـ و در کافى به سند خود از زید شحام از ابى عبد الله (ع) نقل کرده که فرمود: رسول خدا از روزى که خداوند او را به نبوت مبعوث کرد و تا روزى که از دنیا رفت در حال تکیه غذا نخورد، بلکه مانند بردگان غذا میل مى فرمود و مانند آنها مىنشست، پرسیدم چرا؟فرمود: براى اظهار کوچکى و تواضع در برابر خداى عز و جل. در آن کتاب به سند خود از ابى خدیجه نقل کرده که گفت: "بشیر دهان"از ابى عبد الله(ع)پرسید آیا رسول خدا(ص)در حالى که به دست راست یا به دست چپ تکیه کرده غذا میل مى فرمود؟ابى خدیجه مى گوید من هم در آن مجلس بودم امام صادق(ع)فرمود: نه، رسول خدا در حال تکیه به طرف راست و یا به طرف چپ غذا میل نمى کرد و لیکن مثل بنده ها می نشست، من عرض کردم چرا؟ فرمود: براى تواضع در برابر خداى عز و جل. و در آن کتاب به سند خود از جابر از ابى جعفر(ع)نقل کرده که فرمود: رسول خدا(ص) مثل بندهها غذا می خورد، و مثل آنها بر روى زمین می نشست و غذا می خورد، و روى زمین می خوابید.
پیامبر (ص) غذا را تنها میل نمی کردند
در کتاب احیاء العلوم می گوید: رسول خدا(ص)وقتى براى خوردن می نشست بین دو زانو و دو قدم خود را جمع می کرد، همانطورى که نمازگزار می نشیند، الا اینکه یکى از زانوها و قدم ها را روى زانو و قدم دیگر می گذاشت، و می فرمود: من بنده اى هستم و لذا مثل بنده ها غذا می خورم و مثل آنان مى نشینم. و صفوانى در کتاب التعریف از على(ع)نقل کرده که فرمود: رسول خدا(ص)وقتى بر سر سفره غذا می نشست مثل بندهاى می نشست، و بر ران چپ خود تکیه می کرد. و در کتاب مکارم از ابن عباس نقل مى کند که گفت: رسول خدا (ص)روى زمین می نشست و گوسفندان را بین دو پاى خود گذاشته شیر آنها را می دوشید و اگر غلامى از آن حضرت دعوت مى کرد مى پذیرفت. و در محاسن به سند خود از حماد بن عثمان از ابى عبد الله(ع)روایت کرده که فرمود: رسول خدا(ص)وقتى غذا میل می فرمود انگشتان خود را مى لیسید.
در احتجاج از کتاب موالید الصادقین نقل کرده که گفته است: رسول خدا از تمامى انواع غذاها میل مى فرمود، و هر چه را که خدا حلال کرده، با اهل بیت و خدمتگذاران خود و هر وقت که ایشان مى خوردند مى خورد، و هم چنین با کسى از مسلمانان که او را دعوت مىکرد هم غذا مىشد، هر چه آنان میخوردند میخورد و روى هر چیزى مى خوردند مى خورد مگر اینکه براى آنها میهمانى مى رسید که در این صورت با آن میهمان غذا میل مى فرمود ـ تا آنجا که مى گوید ـ : از هر غذائى، بیشتر آن را دوست مىداشت که شرکت کنندگان در آن بیشتر باشند. مؤلف: اینکه در این روایت داشت: و روى هر چیزى مى خوردند مى خورد، مقصود سفره و خوان و امثال آن است، و اینکه گفت: "و ما أکلوا ـ و هر چه مى خوردند"، ممکن است "ما"موصوله باشد، یعنى هر چیزى را که مى خوردند، و ممکن است"وقتیه"باشد یعنى تا هر وقت که مىخوردند، و اینکه گفت: مگر اینکه براى آنها میهمانى مى رسید، استثنائى است از اینکه گفت: با اهل بیت و خدمتگذاران خود غذا مى خورد.و معنایش این است که مگر وقتى که میهمانى براى ایشان مى رسید که در این صورت دیگر با اهل بیت خود غذا میل نمى فرمود، بلکه با میهمان غذا مى خورد ـ
شام انبیا بعد از نماز عشاء است
در کافى به سند خود از ابن قداح از ابى عبد الله(ع)نقل کرده که فرمود: رسول خدا(ص)وقتى با گروهى غذا میل مى فرمود، اولین کسى بود که دست به غذا مى برد و آخرین کس بود که دست برمی داشت و چنین مى کرد تا همه مردم غذا بخورند و خجالت نکشند. و نیز در کافى به سند خود از محمد بن مسلم از ابى جعفر(ع)نقل کرده که فرمود: امیر المؤمنین(ع)فرموده: شام انبیاء بعد از نماز عشا بوده شما هم شام خوردن را ترک نکنید که باعث خرابى بدن است. و نیز در کافى به سند خود از عنبسة بن نجاد از ابى عبد الله(ع)نقل کرده که فرمود : هیچ طعامى نزد رسول خدا(ص)حاضر نشد که در آن خرما باشد مگر اینکه ابتدا از آن خرما میل فرمود. ـ و نیز در کافى و صحیفة الرضا به سند خود از آباء گرام آن حضرت نقل کرده که آن حضرت فرمود: رسول خدا(ص)وقتى خرما مى خورد هسته آن را پشت دست خود مى گذاشت، آنگاه آن را دور مى انداخت.
رسول خدا (ص) خلال می کردند تا دهان خوشبو باشد
در کتاب اقبال از جلد دوم تاریخ نیشابورى نقل کرده که در ضمن شرح حال حسن بن بشر به سند او نقل نموده که گفته است: رسول خدا(ص) بین هر دو لقمه، خدا را حمد مى کرد. در کافى به سند خود از وهب بن عبد ربه نقل کرده که گفت: امام صادق(ع)را دیدم که خلال مى کرد و من به او نگاه مى کردم، حضرت فرمود: رسول خدا (ص)همیشه خلال مى کرد، و خلال، دهن را خوشبو مى کند. و در کتاب مکارم از رسول خدا(ص)نقل مى کند که هر وقت آب مى آشامید ابتدا"بسم الله "مى گفت ـ تا آنجا که مى گوید ـ : و آب را به طور مخصوصى مى مکید و آنرا به پرى دهان نمى بلعید و مى فرمود: درد کبد از همین قورت دادن است.
آب یا آشامیدنی را در سه نفس می نوشیدند
در کتاب جعفریات از جعفر بن محمد از آباى گرامش از على (ع)نقل مى کند که فرمود : چند بار تجربه کردم و دیدم که رسول خدا (ص)آب یا هر آشامیدنى دیگر را به سه نفس مى آشامید و در ابتداى هر نفس "بسم الله"و در آخر آن"الحمد لله"مى گفت، از سبب آن پرسیدم فرمود: حمد را به منظور اداى شکر پروردگار و"بسم الله"را به منظور ایمنى از ضرر و درد مى گویم. و در کتاب مکارم مى گوید: رسول خدا(ص)در ظرف آشامیدنى نفس نمى کشید، و اگر مى خواست نفس تازه کند ظرف را از دهنش دور مى کرد و آنگاه تنفس مى نمود. و در احیاء العلوم مى گوید: وقتى رسول خدا(ص)گوشت میل مى فرمود سر خود را به طرف ظرف گوشت پائین نمى انداخت بلکه آن را به طرف دهان خود مى برد و آنرا بطور مخصوصى و با تمام دندان ها مى جوید، و مخصوصا وقتى گوشت میل مى فرمود هر دو دست خود را به خوبى مى شست آنگاه دست تر را به صورت خود مى کشید.
.: Weblog Themes By Pichak :.